دو ماه و نیمگی اناهیتا

 دخترم داره سه ماهت پر میشه داری دیگه یواش یواش دلبری میکنی ....باهات حرف میزنیم صدا در میاری  به عروسکات توجه میکنی ....رات میبریم و تو با دقت همه چی رو نگاه میکنی ...رو زمین بند نمیشی اگر بشینیم و بغلت کنیم راضی نمیشی پا میکوبی که بلند شیم و همه جا رو زیر نظرت بگیری ...خدا رو شکر دلدردات کم شده تقریبا دیگه دلدرد نداری.........

شبا اروم میخوابی و 7 صبح خوابالو و چشم بسته {گلاب به روی همه } زور میزنی .. حتی برای این کارت هم من باید کمکت کنم بشونمت رو پام یا اینکه شیر بدم بهت تا راحتتر کارت رو بکنی ...

خیلی خواب رو دوست داری روزا میذارمت رو پام و تو میخوابی ...گاهی خیلی میخوابی و گاهی یه خواب خرگوشی میکنی ....

از مهمون و مهمونی و در کل شلوغی بیزاری خواب نداری و بی قراری میکنی ...ولی عوضش شب نهایت تا ساعت 1 به خواب سنگین میری من برای اینکه شبا راحت میخوابی هزاران مرتبه باید خدا رو شکر کنم ..