بدون عنوان
سلام عزیزم میخوام یکم بنویسم از این روزامون...
شما دخترم تازه دست از تنبلی برداشتی و خودت رو دمر میکنی تازه اونم نه اینکه خوشت بیاد و دایم انجام بدی فقط وقتی من با کنترل تلوزیون که خیلی دوسش داری تحریکت کنم و شما بخوای برش داری در حالت خوابیده خودت رو به جلو میاری و نیم خیز میشی و بعد دمر میشی خیلی هم دوست دارم چهار دست و پا بری که دوست داری ولی نمیتونی ..شبا تا صبح 5 باری تو خواب نق میزنی و وقتی شیر میدم باز با همون چشای بسته میخوابی .صبح ها بیشتر از ساعت نه نمیخوابی بیدار میشی و باید تلوزیون روشن کنم و شما بشینی با اسباب بازی تو دستت تلوزیون نگاه کنی تا من دست و روم رو بشورم و بیام سراغ شما و جات رو عوض کنم قطره هات رو بدم و دست و روی شما رو هم بعد از خوردن قطره بشورم صبحانه هم که اصلا میل نداری چند باری فرنی درست کردم ولی اصلا دوست نداری ولی خیلی اهل سوپ و غذاهای دیگه هستی ...تا شب همینجوری سرگرمی در روزم فقط بعد ناهار میخوابی یکی دو ساعتی میخوابی خیلی هم دوست داری بهت توجه کنم و باهات بازی کنم عاشق لوسترم هستی و همش چشمت بهشه منم گاهی میگیرمت بالا تو هم کلی ذوق میکنی..