اناهیتااناهیتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 روز سن داره

برای دخترم که دنیای من است

بدون عنوان

دختر من سلاممممم  اناهیتا خانم ما هم شروع کرد به چهار دست و پا رفتن... قربونت برم که خیلی با احتیاط زانوهات رو میکشی جلووووووو   ...
10 اسفند 1392

بدون عنوان

شما دختری این روزا دست دسی میکنی بای بای میکنی دالی بازی رو خوب یاد گرفتی   علاقه خاصی به اهنگ های شاد داری یه فلش مخصوص خودت داری که با اون شاد میشی و با همونم خوابت میبره کلمه مامان هم که خیلی وقته میگی   قربونت برم که روز به روز خانم تر شدی شماااااا  
19 بهمن 1392

بدون عنوان

دخترکم سلام شما داری روز به روز بزرگتر میشی نزدیک دوماهی هست که میشی کاملا واینجوری خیلی من راحتترم چون میشینی و با اسباب بازی هات مشغول میشی کلمه مامان رو خیلی وقتا مخصوصا تو حالت گریه راحت میتونی بگی غذا خور شدی حسابی و خیلی هم دوست داری خودت غذا بخوری خیلی دوست داری رو پاهات بایستی و من نگهت دارم همچنان چهار دست و پا نمیری ولی حالتش رو میگیری ولی میترسی بری بازم من راحتترم ..    
19 بهمن 1392

بدون عنوان

سلام عزیزم میخوام یکم بنویسم از این روزامون... شما دخترم تازه دست از تنبلی برداشتی و خودت رو دمر میکنی تازه اونم نه اینکه خوشت بیاد و دایم انجام بدی فقط وقتی من با کنترل تلوزیون که خیلی دوسش داری تحریکت کنم و شما بخوای برش داری در حالت خوابیده خودت رو به جلو میاری و نیم خیز میشی و بعد دمر میشی خیلی هم دوست دارم چهار دست و پا بری که دوست داری ولی نمیتونی ..شبا تا صبح 5 باری تو خواب نق میزنی و وقتی شیر میدم باز با همون چشای بسته میخوابی .صبح ها بیشتر از ساعت نه نمیخوابی بیدار میشی و باید تلوزیون روشن کنم و شما بشینی با اسباب بازی تو دستت تلوزیون نگاه کنی تا من دست و روم رو بشورم و بیام سراغ شما و جات رو عوض کنم قطره هات رو بدم و دست و روی شم...
3 دی 1392