امروز بعد مدت ها وقت کردم بیام وبلاگت رو ازتو بنویسم ... این روزا خیلی روزای سختیه ..خوش به حالت که کوچولو هستی و چیزی از زندگی نمیدونی ... عزیزم تازگی ها خیلی تمایل به نشستن داری خیلی جیغ میزنی و ذوق میکنی صدات رو خیلی بالا میبری دیگه من رو کاملا شناختی و بغل دیگران زیاد نمیمونی و به اصطلاح غریبی میکنی دختری خیلی تنبلی نه غلت میزنی و نه چهاردست و پا میری ..البته وقتی دمر میذارمت خیلی تلاش میکنی بری ولی نمیتونی .. ایشالله این روزا تموم میشه و تو هم زودتر بزرگ میشی و بیشتر دلبری میکنی ...