اناهیتااناهیتا، تا این لحظه: 11 سال و 4 روز سن داره

برای دخترم که دنیای من است

واکسن دوماهگیت

1392/5/8 16:39
نویسنده : مامان دنیا
108 بازدید
اشتراک گذاری

مدت ها بود استرس واکسنت رو داشتنم مخصوصا وقتی پست های دوستام تو نی نی سایت رو میخوندم  استرسم  زیاد تر میشد26 تیر باید واکسن میزدی ولی چون افطاری دعوت بودیم از ترس اینکه اذیت شی نبردمت. بالاخره شنبه شد و روز 29 تیر با بابایی رفتیم بهداشت ....وای چقدر سخت بود وقتی دوتا پات رو دوتا پرستارای بهداشت گرفته بودن و تو گریه ای کردی که تا اون روز ازت نشنیده بودم یه جوری گریه میکردی که دلم برات خیلی سوخت من روم رو کردم اونور چون اصلا دلم نیومد ببینم به پات واکسن میزنن ولی بابایی دستات رو گرفته بود و  قربون صدقت میرفت تو هم زل زده بودی تو چشاش و با گربه انگار التماس میکردی که بسته ..............

من قبلش بهت استامینوفن دادم وقتی اومدیم خونه اروم شده بودی و خوابیدی ولی سر چهار ساعت بیدارشدی و تا پات رو تکون میدادی گریت در میومد منم سفت بغلت کردم و پات رو نگه داشتم که تکون ندی ولی فقط همین چهار ساعت اول رو یه ربع درد کشیدی چون باید هر چهار ساعت استامینوفن میدادم بهت تا درد نکشی و خدا رو شکر تب هم نکردی ....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)